♥♥♥عاشقانه های من وتو♥♥♥

♫♫♫قلبم فدای عزیزی ک دنیایی ازدلتنگی راب امیدیک لحظه دیدنش ب جان می خرم♫♫♫

صفحه اصلي | عناوين مطالب | تماس با من | پروفايل | قالب وبلاگ



گل

گل برای گل...

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:عکس,عکس گل, ساعت 22:5 توسط ♀yeg@ne♀

خدایا....

خدایا....

 ب تنهاییت قسم....

                             دل هیچکس را

                                                        ب آنچه قسمتش نیست

                                                                                                    عادت نده

                                                                                                                          آمین

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:متن, ساعت 21:46 توسط ♀yeg@ne♀

دلتنگم

دلتنگم....

برای دختری ک رویا میبافت....

فارغ از وضوح نبودن ها....

سردی نبایدها....

سختی گسستن ها....!!!!

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:متن,متن عاشقانه, ساعت 21:28 توسط ♀yeg@ne♀

گفته بودی

گفته بودی برایت چیزی بنویسم

چیزی نمینویسم....

چشم هایم را ک بخوانی

برای سالها ازتونوشتن کافی است....!!!

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:متن,متن عاشقانه, ساعت 21:20 توسط ♀yeg@ne♀

بی تو....

بی تـــــــــــــــــــــــــــــــتونمی خواهم!

ن آسمان!

ن زمین!

ن باران!

ن خیس شدن!

ن تازگی!

ن طراوت!

گرمای دستانت راب من بده همه چیز راازمن بگیر.....

 

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:متنومتن عاشقانه, ساعت 21:8 توسط ♀yeg@ne♀

تقدیم ب بهترینم....

تقدیم ب بهترینم....

اونی ک خیلی دوسش دارم.اونی ک حاضرم همه دنیاموواسش بدم...

خیلی دوست دارم 

ب یادتم 

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:عکس گل, ساعت 20:12 توسط ♀yeg@ne♀

عکس قلب

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:عکس,عکس قلب, ساعت 20:10 توسط ♀yeg@ne♀

من وتو

شنبه 4 بهمن 1393برچسب:عک,عکس عاشقانه, ساعت 20:4 توسط ♀yeg@ne♀

دلت می آید؟...!

http://img1.tebyan.net/Medium/1393/06/d4be31496e294da0a84d8750d365932a.jpg

پشت هر پنجره دیوار ، دلت می آید ؟

من و تنهایی و تکرار ، دلت می آید ؟

تو فقط سعی بر آنی که مسافر باشی

چشم من در پی اصرار ، دلت می آید ؟

من کمی تلخ مرا خط بزن از زندگی ات

جای من فاصله بگذار ، دلت می آید ؟

من کمی تلخ ، کمی شاعر عاشق پیشه

بر من این تلخی بسیار دلت می آید ؟

آه سخت است مخواه اینکه بگویم که برو

که خداوند نگهدار ، دلت می آید ؟

پشت هر پنجره لبخند و غزل زیبا نیست ؟

پشت هر پنجره ، دیوار ، دلت می آید ؟...!

 

4 بهمن 1393برچسب:, ساعت 5:32 توسط ♀yeg@ne♀

سکوت کردم ... اما گرمی سکوتم ... سردی وجودت را نمایان کرد ...!

فریاد زدن کار من نیست ؛ منتظر میمانم ...!
4 بهمن 1393برچسب:, ساعت 5:32 توسط ♀yeg@ne♀

" تــو لــد م مــبـارکـــــــــ "...!

http://upir.ir/1393.2/userupload-2013-4891254671397231618-8772.jpg

 

 

لحظه ها میگذرند و روز ها را خاکستر می کنند

 

و من در گرد و غبار این ثانیه ها می دوم

 

به دنبال چه ؟...!

تصویر تصویر

هراسانم از آن که فصل ها پوست بیندازند

 

و من هنوز در کالبد خویش بمانم

 

شاید خیالی است بس بیهوده که رسیده باشم

 

به آنچه خواسته ام ؛ به آنچه که باید می رسیدم

 

و به آنچه که لیاقت رسیدن به آن را داشته ام

 

 

تشنه لبم؛

 

دروغ است اگر بگویم به جرعه ایی بیش نیازمند نیستم

 

دریا میخواهم به وسعت آفاق ؛

 

به وسعت دریا ...!

 

 

4 بهمن 1393برچسب:, ساعت 5:32 توسط ♀yeg@ne♀

خُــدا؟عمری گناه کردم ، دل را سیاه کردم؛ من اشتباه کردم؛من اشتباه کردم؛یارب چه اشتباهی؟...!

http://img1.tebyan.net/Medium/1393/07/7b02476531124792a08ad9b7dbd8d1fe.jpg

خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی؛اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی
دریای عفو جوشد ، از اشک دردمندی؛اوراق جرم سوزد ، از آه صبحگاهی

این جا گناه بخشند ، کوهی به کاه بخشند؛بیچاره من که با خود ناورده پرّ کاهی
ای وای اگر برای افشای هر گناهم؛گردند روز محشر هر عضو من گواهی

هر چند روسیاهم با آن همه گناهم؛مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی
یا رب چگونه سوزد آن کو در آستانت؛رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی

بار گناه سنگین، ره منتهی به بن بست؛در پیش رو ندارم جز باب توبه راهی
از من گنه بود زشت ، از توست عفو زیبا؛ای عفو از تو زیبا ، العفــو یا الهــــــــــی

تن خسته پاشکسته درها تمام بسته؛جز باب رحمت تو نبود مرا پناهی
خُـــــــــــــــــــــــــــــدا؟عمری گناه کردم ، دل را سیاه کردم؛
من اشتباه کردم؛ من اشتباه کردم من اشتباه کردم ، یا رب چه اشتباهی...!

آلودگی دل را با اشک توبه شویم؛تا در دلم نماند آثاری از گناهی
با کثرت گناهم مپسند روسیاهم؛کاورده ام علی را در عین روسیاهی

مهر علی است «میثم»! مهر نجات عالم؛بی حب او نباشد طاعات جز تباهی
دامن آلوده و ، بار گناه آورده ام؛گر چه آهی در بساطم نیست ، آه آورده ام

هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست؛بر امام مهربان خود پناه آورده ام
هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود؛من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام

در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه؛من گدا، دست گدایی سوی شاه آورده ام
بر کبوترهای صحنت هدیه ی ناقابلی است؛گندم اشکی که در این بارگاه آورده ام

ناله ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل؛نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام
نی عجل با کوه عصیان، عفو، نازم را کشد؛رو به سوی مظهر عفو اله آورده ام

ذرّه بودم زائر شمس الشّموسم کرده اند؛قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام
گر چه هستم قطره ای ناچیز، یک دریای اشک؛هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام

هر فقیری هست دست خالی اش سرمایه اش؛من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام
«میثما» مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو؛سر به خاک زائرت از گرد راه آورده ام ...یا خَـــــــــدا؟...!

"حاج غلامرضا سازگار"

4 بهمن 1393برچسب:, ساعت 5:32 توسط ♀yeg@ne♀

فرق است میان آنکه یارش در بر با آنکه شبانه روز چشمش بر در ...

 

 

شب که می شود؛

 

نبودن هایت را زیر بالشم می گذارم؛


وشجاعتم را زیر سوال میبرم!


دوام می آورم تا فردا؟...!

 

 

4 بهمن 1393برچسب:, ساعت 5:32 توسط ♀yeg@ne♀

نمک پرورده ی ...!

4 بهمن 1393برچسب:, ساعت 5:32 توسط ♀yeg@ne♀