(بدون عنوان)
خدایا! آغوشت را امشب به من می دهی؟ برای گفتن، چیزی ندارم! میشود
من بغض کنم، تو بگویی: مگر خدایت نباشد که اینگونه بغض کنی!
میشود من بگویم: خدایا! تو بگویی: جان دلم!
میشود بیایی؟ تمنا میکنم...
گله دارم... از کی، نمیدانم. از چه، نمیدانم!
این روزها دردی بر من سنگینی میکند که نمیدانم دلیلش چیست، کیست؟!
بی حس شده ام، خسته شده ام از تمام جهات...! دلم اطمینان میخواد،
اندکی آرامش!
نظرات شما عزیزان: