جدایی تا نباشد...

خدایا ، گاهی اوقات چقدر بد می شوم و تو چه خداگونه بدی های من را می بخشی... چقدر ساده و بی تفاوت از کنار سجاده میگذرم و تو چقدر مشتاقانه مرا گوش میکنی. چقدر حقیرانه تو را فراموش میکنم و تو چه بزرگی که مرا یاد میکنی. چقدر کم هستم و تو چقدر بی انتهایی. چه ناعادلانه از تو گله میکنم و تو چه منصفانه گوش میکنی . خدایا چه مهربانانه دستم را میگیری و من چه جاهلانه تو را نمی بینم. چه نا امیدانه خسته می شوم و تو چه امیدوارانه هدایتم میکنی.
من چه نالایقم که خدایی چون تو را نمی بینم و باز هم چقدر تو رحیمانه مرا سوی خودت می خوانی.
نظرات شما عزیزان:
.gif)
