چه وحشیانه نیستی !
ادامه بده
به لبخند
به نگاه
به جشن
از همان حرفهای ساده بزن
مثلا بگو چه روز بدی
چه غذای بی نمکی
و هوا چه گرفتست
ادامه بده
به معجزه
به حضور
به عطر
از همان کارهای ساده بکن
مثلا بیا دکمه ی پیرهنم را بدوز
روزنامه بخوان
یا بزن زیر آواز بی حوصلگیت
اما فقط ادامه بده
این روزهای هولناک را
بی نمک
بدون دکمه
ابری
نیــــستی و اتفاقهای تلخ ساده مــــــی افتد
نیــــستی و ترس های کوچک بزرگ میشود
و مهم نیست چند شنبه است
و مهم نیست ساعت چند است
چه احمقانه زنده ام
چه وحشیانه نیستی
چه عاشقانه بود عمر من
چه زخم روزمره ای...
نظرات شما عزیزان: